اهمیت توانمندسازی نیروی كار
امتیاز:
این روزها، توجه کشور به خروج از رکود و ارتقای تولید ملی است. میدانیم نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود میآورد. از نظر «دراكر»، رشد اقتصادی مرهون توانمندكردن كاركنان فرهیخته است. توانمندسازی كاركنان، محوریترین تلاش مدیران در نوآفرینی، تمركززدایی و حذف دیوانسالاری در سازمانهاست. بدون توانمندسازی، مدیران و سازمانها نمیتوانند در درازمدت كامیاب شوند. بهواقع توانمندسازی نیروی كار، از دو منظر اهمیت دارد كه باید در وزارت كار، رفاه و تعاون اجتماعی مدنظر قرار گیرد؛ جنبه اول، آموزشهای مهارتی است كه در سازمان آموزش فنیوحرفهای به همه متقضایان ارائه میشود؛ برایناساس، پیشزمینههای تثبیت شغلی و بالابردن قدرت چانهزنی سرمایه انسانی تولیدگر فراهم میشود. البته آموزشهای فنیوحرفهای به نوعی فصل مشتركی از منافع كارگران و كارفرمایان است؛ چراكه موجب تثبیت شغلی، افزایش درآمد و منافع شخصی کارگران است و از سوی دیگر كارفرمایانی كه كارگران ماهر را به كار میگیرند، از بهرهوری بالای آنها استفاده میكنند. همین امر در نهایت سبب تولید كالای باكیفیت خواهد شد. از طرف دیگر، بحث توانمندسازی كارگران، كمك مؤثری به تقویت تشكلهای كارگری است؛ تشكلهایی كه بتوانند در مذاكرههای گروهی حضور فعال داشته باشند و توانایی مذاكره تخصصی برای احقاق حقوق كارگران در کمیته سهجانبه کارگر، کارفرما و دولت را بر عهده بگیرند. همچنین مؤسسه كار تأمین اجتماعی و سایر حوزهها، مانند مركز تحقیقات و تعلیمات بهداشت كار، آموزشهای قانونی و حفاظتی را به كارگران میدهند كه هم آنها را در مقابل خطرات حین كار حفاظت میكند هم باعث توانمندی در مذاكرات دستهجمعی و گروهی میشود. اگرچه كارگران ممكن است حین كار آموزشهای لازم را دریافت و تجربه كنند، اما بههرحال نیازمند دریافت آموزش و حمایتهای لازم هستند. قانون کار باید مطابق با شرایط اقتصادی جامعه، رعایت اصل سهجانبهگرایی و بهرهگیری از نظرات نمایندگان کارگران و کارفرمایان با هدایت وزارت کار و در نهایت همکاری و همفکری دولت و مجلس، متناسب با مقتضیات روز تغییر یابد. برایناساس، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف شده براساس مصوبات سازمان بینالمللی کار و در زمینه تثبیت حقوق بنیادین کار و برای بهبود روابط کارگر و کارفرما، به شکل سهجانبه و با مشارکت تشکلهای کارگری و کارفرمایی گام بردارد. همچنین نمایندگان كارگری باید بتوانند با حضور فعال در تشكلهای كارگری از حقوق قشر كارگر جامعه دفاع و حداقل نیازهای كارگران را از این طریق مطالبه و پیگیری كنند. درحالحاضر، باید از «نگاه حمایتی صرف» به سوی «توانمندسازی نیروی كارگری» گام برداشت. البته این به آن معنا نیست كه نگاه حمایتی بد است، اما نمیتوان انتظار داشت این تغییر نگاه بهطور ناگهانی رخ دهد... چراكه نیازمند یك بازه زمانی مناسب هستیم كه بتوان توانمندسازی نیروی كار را در دستور كار قرار داد. توجه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به این مقوله در دو سال گذشته، حاکی از درک درست نیازهای روز نیروی کار جامعه است که البته نیازمند گامهای عملی بیشتری است.