محسن قمصری تاکید کرد: عرضه ١٠٠ هزار بشکه از اواخر مهرماه با عرضه ٥ هزار بشکهای نفت خام متفاوت است و این دو در کنار هم ادامه پیدا میکنند.
گفتگوی شانا را با محسن قمصری مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت در ادامه می خوانید:
آقای قمصری، وزیر نفت در صبحانه کاری اتاق بازرگانی ایران از عرضه ١٠٠ هزار بشکه نفت خام از اواخر مهرماه در بورس انرژی خبر داد،حال این سئوال پیش می آید که این ١٠٠ هزار بشکه چه تفاوتی با عرضه هایی که پیش از این انجام شد، دارد؟
فرق می کند.
چه فرقی می کند؟
چیزی که تاکنون در بورس انرژی عرضه شده، برای مصارف داخلی و محل تحویل آن در داخل کشور بوده است، اما آن چیزی که آقای وزیر اعلام کردند صادراتی است.
صادراتی به چه مفهوم؟
یعنی تحویل آن در مناطق صادراتی خواهد بود.
آقای قمصری؛ ممکن است شفاف تر توضیح دهید؟
خریدار پس از خرید این نفت، آن را نمیتواند وارد کشور کند. چیزی که تاکنون در بورس انرژی عرضه شده است به این ترتیب بوده که خریدار، حق صادرات آن را نداشته است.
اما می توانستند در قالب فرآورده، آن را صادر کنند.
درست است، می شد پس از تصفیه در پالایشگاههای داخلی آن را صادر کنند ولی چیزی که به تازگی آقای زنگنه اعلام کردند به این معناست که نفت فروخته شده نمی تواند وارد کشور شود، یعنی دقیقا صادراتی است.
خریدار یا بخش خصوصی، نفت خام را پس از خرید از بورس چگونه حمل می کند؟
خریدار باید در موقع تحویل نفت خام ، کشتیهای خود را به بنادر صادراتی بیاورد و آن را تحویل بگیرد.
آیا استقبال نکردن از چیزی که تا کنون عرضه شده، سبب این تصمیم شده است ؟
سیاست عرضه این دو در بورس کاملا متفاوت است.
اما استقبال از آن چیزی که پیش از این در بورس عرضه شده بسیار کم بوده و در حال حاضر میتوان به جرات گفت همین مقدار هم دیگر عرضه نمی شود؟
چرا، همچنان در بورس عرضه می شود و تابلو آن هم هنوز هست.
اما خیلی کم است؟
درست است ،مقدارش خیلی کم است. چون این میزان برای پالایشگاههای کوچک داخلی است که مصرف آنها کم است. ضمن این که پالایشگاههای کوچک داخلی معمولا میعانات گازی بیشتر مصرف میکنند. هم اکنون هم نفت خام در بورس انرژی عرضه میشود و هر شرکت کوچک داخلی اگر بخواهد همچنان میتواند آن را خریداری کند. این دو نافی هم نیستند.
اما میزانی که هم اکنون در هر نوبت عرضه میشود بسیار محدود است.
به اینخاطر که مصارف داخلی بیشتر از این نیست.
اما بسیاری معتقدند قیمت بالا دلیل این استقبال نشدن است.
طبیعی است که ممکن است به لحاظ قیمتی باشد. اما در حال حاضر قیمت نفت به همان میزانی که در بورس عرضه شده در اختیار پالایشگاهها قرار می گیرد.
آیا می توان قیمت را تعدیل کرد؟
نمی شود؛ منع قانونی دارد. در واقع قانون کف قیمت را مشخص کرده است.
از بحث اصلی فاصله گرفتیم، آیا قیمت ١٠٠ هزار بشکه که قرار است از اواخر مهرماه عرضه شود، مشخص شده است؟
هنوز مشخص نشده است، ولی چون صادراتی است طبیعی است که به قیمت صادراتی عرضه خواهد شد. یعنی فروش در بورس به قیمت صادراتی به ارز ریالی ولی به روش فوب، یعنی تحویل در مبدا است.
به نظر شما از این عرضه استقبال می شود؟
باید آزمایش شود ببینیم بازار جواب می دهد یا نه.
خارجی ها هم می توانند نفت خام عرضه شده در بورس (١٠٠ هزار بشکه) را خریداری کنند؟
محدودیت داخلی و خارجی وجود ندارد. منتها چون عنوان شده ریالی، شاید استنباط این باشد که تنها شرکتهای داخلی میتوانند آن را خریداری کنند.
آیا شرکتهای داخلی و بخش خصوصی این ظرفیت را دارند که خریداری کنند؟
آزمایش می شود؛ چون مجموعههای داخلی و شرکتهای خصوصی مدعیاند که این ظرفیت را دارند. بنابراین نمی توان گفت ظرفیت ندارند، ان شاء الله که داشته باشند. باید تا زمان عرضه آن صبر کرد،اما امیدواریم این ظرفیت وجود داشته و این عملیات بتواند موفق باشد.
آیا مذاکرهای با بخش خصوصی در این زمینه داشتهاید؟
مذاکره به آن مفهوم نه. منتها بخش خصوصی ادعا میکند این ظرفیت را دارد و میتواند این کار را انجام دهد. وزارت نفت این کار را شروع میکند. نظر شخصی من این است که اگر بخش خصوصی در این زمینه موفق باشد و این حجم از نفت بتواند در بورس عملیاتی شود شاید بتوان این حجم را افزایش داد.
استنباط من این است؛ با این روش و فروش نفت توسط بخش خصوصی فروشندههای نفت متفاوت میشوند و در واقع فروش نفت دیگر در امور بین الملل متمرکز نخواهد بود.
اینگونه نیست، چون فروشنده همچنان امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران است و اموربین الملل ١٠٠ هزار بشکه نفت را دربورس انرژی می فروشد.
بسیاری عنوان میکنند وزارت نفت به دلیل تحریم تصمیم گرفت نفت را در بورس عرضه کند تا شاید از این طریق بهتر به فروش برسد آیا درست است؟
اینگونه نیست، چون همانطور که بارها گفته ام و از شما هم میخواهم یکبار دیگر آن را پررنگ کنید این است که هیچگاه فروشندههای نفت ایران تحریم نبودهاند و آمریکا پالایشگرها را تحت فشار قرار داده که از ایران نفت نخرند چون نفت ایران با مشخصات شناخته شده و دی.ان.ای خاصاش تحریم است.
آقای قمصری ،قانون بورس در دنیا به این صورت است که اگر برای قیمت داده شده خریداری وجود نداشته باشد باید در قیمت تجدیدنظر شود، اما در ایران اینگونه نیست، اگر کسی خرید هم نکرد اشکال ندارد در حالی که این مسئله هیچ جای دنیا مرسوم نیست.
اگر بورس فیزیکی باشد با آن چیزی که در بورس مصطلح است فرق میکند. چون بورسهایی که هم اکنون عملیات انجام میدهند بورسهای کاغذی هستند، یعنی چندصد برابر عرضه فیزیکی نفت خام در بورسهای دنیا کاغذ خرید و فروش میشود که در واقع چیزی را نمیخواهند تحویل دهند و یا تحویل بگیرند. در واقع معاملات کاغذی است که در بازار انجام میشود.
در معاملات فیزیکی بعضی از بورسها " آکشن" یا "حراج" وجود دارد که به این صورت است که در حراجها یک قیمت کف تعیین میشود که اگر قیمت کف را بتوانند به فروش برسانند، عرضه میکنند و اگر کسی بیشتر بخواهد بیشتر ارائه میدهند و از قیمت کف معمولا پایین نمیآید. بنابراین چیزی که در بورس ایران تاکنون عمل شده آکشن بوده است و بورس به آن معنا که کشف قیمت شده، وجود نداشته است.
یعنی کاری که در ایران انجام می شود کشف قیمت یا معامله کاغذی نیست؟
درست است؛ به این دلیل که بخش کوچکی از تولیدها در بورس فروخته میشود، بنابراین نمیتوان پابهپای بازار حرکت کرد و هرچه قیمت در بازار پایین آمد آن را با قیمت کمتر در بورس عرضه کرد، چون در این صورت، کل صادرات متاثر میشود، در واقع این یک حراج است با یک قیمت کف. بنابراین اگر ظرفیت بازار محدود باشد قاعدتا خریدار، نفت را در قیمت کف خریداری میکند، اما اگر بازار محدود نباشد و توان رقابت باشد، این احتمال که در واقع کالا به بهترین و بالاترین قیمت فروخته شود، وجود دارد. بنابراین، تصور از این عملیات، کشف قیمت نیست و انتظار این نیست که اگر بازار آن را خریداری نکند قیمت پایین آورده شود. قیمت بر اساس قیمتهای رسمی و صادراتی است و با کف قیمت عرضه خواهد شد.
آقای قمصری؛ بسیاری عنوان می کنند شخص آقای وزیر موافق عرضه نفت خام در بورس است اما بدنه وزارت نفت با آن مخالفت میکند. از نگاه شما دلیل این استدلالها چیست؟
تصوراتی است که بعضی از دوستان در ذهن خودشان دارند؛ کار بدنه نفت و تشکیلات امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران فروش نفت به بهترین قیمت است. در واقع، فروش نفت به بهترین قیمت، حداکثرسازی فروش و انتقال وجوه حاصل از فروش به بانک مرکزی و خزانه، سه وظیفه اصلی امور بینالملل است. بنابراین خیلی برای ما فرق نمیکند که نفت خام از طریق بورس به فروش برسد یا از راههای دیگر. اصل این است که به هر روشی فروخته میشود باید این سه شاخص را داشته باشد. فروش از طریق بورس در واقع یک روش است و هدف نیست. در واقع هدف این نیست که نفت حتما از طریق بورس به فروش برسد یا مستقیم به پالایشگرها فروخته شود. فروش از طریق پالایشگاه و بورس تنها یک وسیله است، هدف سه موردی است که عنوان شد. بنابراین اگر بورس بتواند منافع کشور را تامین کند ما از آن استقبال میکنیم. کسانی که میگویند وزیر نفت موافق است و بدنه مخالف، یا بر عکس آن را عنوان میکنند، تصورات و تخیلات خودشان است و این صحت ندارد.